روزهای تکراری

چه شباهت متفاوتی بیت ماست ،


 تو دل شکسته ای ؛ من دلشکسته ام !





روزهای تکراری ، گذشت آن لحظه های بیقراری

گذشت آن شبهای پر از گریه و زاری

کمی دلم آرامتر شده

فراموشت نکرده ام ، مدتی قلبم از غمها رها شده

شب های تیره و تار من

مدتی بیش نیست که میگذرد از آن روز پر از غم

به یاد می آورم حرفهایت را

باز هم گذشته ها میسوزاند این دل تنهایم را

هست ونیست

 

دلم می گیرد از هر چه هست

دلتنگ می شوم به هر چه نیست

چه خوب می شد

نبود هر چه هست

بود هر چه نیست

دلتنگی هایم را جایی،جا گذاشته ام

کجا نمی دانم؟

فقط دلم دل دل می کند...خسته ست و افسرده

این روزها...بی خیال...

فقط سرم درد می کند...خسته ست و افسرده

تب می کند نگاه...می سوزد این دلم

قلبم چه بی کس است

دنیا...

همین بس است...

سلام دوستان عزیز

امروز میخوام وبلاگ یکی از دوستانم رو بهتون معرفی کنم.

وبلاگی با مطالب خیلی قشنگ و رمانتیک.

حتما سر بزنید مطمئنم خوشتون میاد.

 

jasmina

چو واقف شدی محرم خویش باش

سلام دوستان عزیز من خیلی وقته که به وبلاگ سر نزده بودم اما از این به بعد بیشتر میام و پست های جدید و قشنگ تری براتون میزارم.

همچنین پست طنز تعویض شده.

 امروز هم خواستم اول از همه یه یکی از دوستان وهمکلاسی عزیز بگم از نظری که گذاشتن متشکرم و یه ایمیل براش فرستادم امیدوارم جواب ایمیل منو بدن. متشکرم

کل کل دوتا شاعر در مورد دختر و پسر

خانم ......:


به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !
برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !
مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !
به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید
تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره ، پری ، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید !
برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید
به نام خدایی که سهم تو را / مساوی تر از سهم من آفرید
 



پاسخ دندان شکن از آقای ... :

به ‌نام خداوند مردآفرین / که بر حسن صنعش هزار آفرین
خدایی که از گِل مرا خلق کرد / چنین عاقل و بالغ و نازنین
خدایی که مردی چو من آفرید / و شد نام وی احسن‌الخالقین
پس از آفرینش به من هدیه داد / مکانی درون بهشت برین
خدایی که از بس مرا خوب ساخت / ندارم نیازی به لاک، همچنین
رژ و ریمل و خط چشم و کرم / تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین
دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست / نه کار پزشک و پروتز، همین !
نداده مرا عشوه و مکر و ناز / نداده دم مشک من اشک و فین!
مرا ساده و بی‌ریا آفرید / جدا از حسادت و بی‌خشم و کین
زنی از همین سادگی سود برد / به من گفت از آن سیب قرمز بچین
من ساده چیدم از آن تک‌ درخت / و دادم به او سیب چون انگبین
چو وارد نبودم به دوز و کلک / من افتادم از آسمان بر زمین
و البته در این مرا پند بود / که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین
تو حرف زنان را از آن گوش گیر / و بیرون بده حرفشان را از این
که زن از همان بدو پیدایش‌ات / نشسته مداوم تو را در کمین !


http://www.desicomments.com/dc/14/32863/32863.jpg

زخم های روزگار

معلم عصبی دفتر رو روی میز كوبید و داد زد: سارا بیا اینجا
دخترك خودش رو جمع و جور كرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم كشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم كه از عصبانیت تو چشمای سیاه و مظلوم دخترك خیره شد و داد زد
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نكن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت كنم.
دخترك چونه ی لرزونش رو جمع كردو بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت :
خانوم معلم به خدا مادرم مریضه

 اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن
اونوقت می شه مامانم رو بستری كنیم كه دیگه از گلوش خون نیاد .اونوقت می شه برای خواهر کوچیکم شیر خشك بخریم كه شب تا صبح گریه نكنه. اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره كه من دفترهای داداشم رو پاك نكنم و توش بنویسم. اونوقت قول می دم مشقامو تمیز تمیز بنویسم. خانوم معلم داد نزننین به خدا قول میدم.

معلم با صدایی لرزون  گفت بشین سارا.

سارا ته کلاس میشست.همونطور که بر میگشت به دفترای دوستاش نگاه میکرد.تا به میزش رسید و سر جاش نشست.

با همه بچگیش برگشت به بالاسرش نگاه کرد و سرش گذاشت روی میزو طوری که کسی نفهمه گریه کرد.
معلم  صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و بغض گلوشو گرفتو اشک از چشماش جاری شد.

http://blogs.ancestry.com/circle/wp-content/uploads/2007/10/pen%20and%20journal.bmp

شخصیت شناسی از روی امضاء

جالب است بدانید که اکثر خطوطی که به عنوان امضا از دوران نوجوانی انتخاب می شود اولین بار به صورت کاملا تصادفی رسم می گردد.

رقابت دانش آموزان مدارس بر سر امضا بسیار جالب است. شاید این موضوع را در دوران تحصیل خودتان تجربه کرده باشید. تعدادی دانش آموز که در گوشه ای از مدرسه یا کلاس ایستاده اند و بر روی یک تکه کاغذ خطوطی را به عنوان امضاء رسم می کنند و آن را به رخ یکدیگر می کشند. معمولا یکی از ملاک های امتیاز در این مرحله سنی دانش آموزان نوجوان در مورد امضا سخت بودن آن است یعنی از نظر آنان امضایی که جعل یا کپی برداری از روی آن برای دیگران مشکل تر باشد امضاء  بهتری است…

جالب است بدانید که اکثر خطوطی که به عنوان امضا از دوران نوجوانی انتخاب می شود اولین بار به صورت کاملا تصادفی رسم می گردد و همین روانشناسان را به این نتیجه رسانده که احتمال دارد مطالعه بر روی  این خطوط، گوشه ای از شخصیت افراد را آشکار کند. نتایج تحقیقات آنها نیز جالب است:
کسانی که به طرف عقربه های ساعت امضاء می‌کنند انسان‌های منطقی هستند.
کسانی که بر عکس عقربه‌های ساعت امضاء می کنند دیر منطق را قبول می‌کنند و بیشتر غیر منطقی هستند.
کسانی که از خطوط عمودی استفاده می کنند لجاجت و پافشاری در امور دارند.
کسانی که از خطوط افقی استفاده می کنند انسان‌های منظم هستند.
کسانی که با فشار امضاء می‌کنند در کودکی سختی کشیده‌اند.
کسانی که پیچیده امضاء می‌کنند شکاک هستند.
کسانی که در امضای خود اسم و فامیل می‌نویسند خودشان را در فامیل برتر می دانند.
کسانی که در امضای خود فامیل می‌نویسند دارای منزلت هستند.
کسانی که اسم شان را می‌نویسند و روی اسم شان خط می‌زنند شخصیت خود را نشناخته‌اند.
کسانی که به حالت دایره و بیضی امضاء می‌کنند ، کسانی هستند که می خواهند به قله برسند.
شما جزو کدام دسته هستید؟

اگر تنها ترین تنها شوم باز هم خدا هست (دکترعلی شریعتی)

 
خواستم بگم تنهایی زیباست چون خدا هم تنهاست دیدم دکتر شریعتی میگه :
«خدا برای تنهایی اش آدم را آفرید»
خواستم بگم تنهام دیدم خدا واسه تنهاییش منو انتخاب کرده پس من چرا اونو انتخاب نکنم
پس نتیجه گرفتم هیچی نگم...


20 سال!

فردی را گفتند: چند سال داری؟
گفت: 20 سال دارم.
بزرگی به او خرده گرفت :
که نباید بگویی 20 سال دارم!
باید بگویی 20 سال را دیگر ندارم!


هرگز از کسی که همیشه با من موافق بود چیزی یاد نگرفتم.

(دکتر علی شریعتی)


                                                        بخشش
شخصی را به جهنم می بردند.در راه بر میگشت و به عقب خيره میشد. ناگهان خدا فرمود: او را به بهشت ببريد.

فرشتگان پرسيدند چرا؟پروردگار فرمود: او چند بار به عقب نگاه کرد... او اميد به بخشش داشت...

http://img.funportal.ir/ghodrat-bakhshesh.jpg


 

آيا شيطان وجود دارد؟

آيا شيطان وجود دارد؟ آيا خدا شيطان را خلق کرد؟ استاد دانشگاه با اين سوال ها شاگردانش را به چالش ذهني کشاند. آيا خدا هر چيزي که وجود دارد را خلق کرد؟ ...

(ادامه در ادامه مطلب)

 

ادامه نوشته

شب امتحان...خوابگاه دخترا...پسرا

شب امتحان...خوابگاه دخترا...پسرا

شب – خوابـگاه دخــتـران – سکـانس اول:

(«شبنم» باچـند کتـاب در دسـتش وارد واحــد دوستش «لالـه» می شود و او را در حــال گریه می بیــنـد.)

شبنم: وا!... خاک بـرسرم! چــرا داری مثــل ابـر بهـار گریـه می کـنی؟!

لالـه: خـدا منـو می کشـت این روزو نـمی دیدم. (همچـنان به گریـه ی خود ادامــه می دهـد.)

شبنم: بگـو ببـینم چی شـده؟

لالـه: چی می خواســتی بشـه؟ امروز نـتیجه ی امتـحان "آناتومی" رو زدن تــو برد. منــی که از 6 مـاه قبـلش کتابامـو خورده بــودم، مـنی که بـه امیـد 20 سر جلـسه ی امتحــان نشـسته بودم، دیــدم نمــره ام شـده 19!!!!!! ( بر شـدت گریه افزوده می شــود)

............................................

شبنم: (او را در آغــوش می کشـد) عزیـزم... گـریه نـکن. می فهـممت. درد بـزرگیــه! (بغـض شبنم نیز می ترکـد) بهتـره دیگـه غصه نخـوری و خودتـو برای امتحـان فـردا آمـاده کنـی. درس سخت و حجیــمیـه. می دونی کـه؟

لالـه: (اشک هایش را آرام آرام پـاک می کنـــد) آره. می دونـم! امـا من اونقــدر سـر ماجـرای امـروز دلم خـون بـود و فقط تونـستم 8 دور بخـونم! می فهـمی شبنم؟فقط 8 دور... (دوبـاره صـدای گریـه اش بلـند می شود) حالا چه جــوری سرمـو جلوی نـازی و دوستـاش بلـند کنـم؟!!

شبنم: عزیزم... دیگــه گریه نکن. من و شهــره هم فقط 7 - 8 دور تـونســتیم بخـونیم! ببـین! از بـس گریه کردی ریـمل چشمــای قشـنگ پاک شـد! گریـه نکن دیـگه. فکـر کردن به ایـن مســائل کـه می دونـم سخــته، فایده ای نـداره و مشــکلـی رو حـل نـمی کنـه.

لالـه: نـمی دونـم. چـرا چنـد روزیـه که مثـل قدیم دلـم به درس نـمیره. مثـلاً امـروز صبــح، ساعـت 5 بیـدار شـدم. باورت مـیشه؟!

(در همیــن حال، صـدای جیــغ و شیـون از واحـد مجـاور به گوش می رسـد. اسـترس عظیـمی وجـود شبنم و لالـه را در بر می گیــرد! دخـتری به نـام «فرشــته» با اضـطراب وارد اتـاق می شـود.)

شبنم: چی شـده فرشــتـه؟!

فرشــته: (با دلهــره) کمـک کنیـد... نـازی داشت واسـه بیــستمـین بـار کتــابشـو می خـوند که یـه دفعــه از حـال رفت!

شبنم: لابــد به خـودش خیلی سخــت گرفته.

فرشــته: خب، منــم 19 بـار خونـدم. این طـوری نـشدم! زود باشیــد، ببـریـمش دکتــر.

(و تمــام ساکنـین آن واحـد، سراسیـمه برای یاری «نــازی» از اتـاق خارج می شـونـد. چـراغ ها خامـوش می شود.)

شـب – خوابــگاه پســران – سکــانـس دوم:

(در اتـاقی دو پـسر به نـام های «مهـدی» و «آرمــان» دراز کشــیده انـد. مهـدی در حال نصـب برنـامه روی لپ تـاپ و آرمـان مشغــول نوشــتـن مطالبی روی چـند برگـه است. در هـمین حـال،هم واحدی شـان، «میـثــاق» در حـالی که با موبایـلش ور می رود وارد اتــاق می شـود)

میثـــاق: مهـدی... شایـعه شـده فـردا صبــح امتـحان داریـم.

مهـدی: نـه! راســته. امتـحان پایــان تــرمه.

میثــاق: اوخ اوخ! مــن اصـلاً خبـر نـداشـتم. چقـدر زود امتـحانا شـروع شــد.

مهـدی: آره... منــم یه چنـد دقـیقه پیـش فهمـیدم. حالا چیــه مگـه؟! نگـرانی؟ مگـه تو کلاسـتون دختـر نداریـد؟!

میثــاق: مـن و نـگرانی؟ عمــراً!! (بـه آرمــان اشــاره می کنـد) وای وای نیگــاش کـن! چه خرخـونیــه این آقـا آرمـان! ببیــن از روی جـزوه های زیـر قابلمــه چه نتی بـر می داره!!

آرمـــان: تـو هم یه چیزی میگــیا! ایـن برگـه های تقـلبه کـه 10 دقیـقــه ی پیـش شـروع به نـوشتـنــش کردم. دختــرای کلاس مـا که مثـل دختـرای شما پایـه نیســتن. اگـه کسی بهت نـرسوند، بایــد یه قوت قلــب داشته باشی یا نـه؟ کار از محکـم کاری...

مـهدی: (همچــنان که در لپ تاپــش سیــر می کنـد) آرمــان جـون... اگه واسـت زحمـتی نیست چنـد تا برگـه واسه مـنم بنـویس. دستـت درست!

در همیـن حــال، صـدای فریـاد و هیاهـویی از واحـد مجـاور بلـند می شود. پسـری به نـام «رضـا» با خوشحـالی وسط اتـاق می پـرد)

میـثــاق: چـت شده؟ رو زمــین بنـد نیـستی!

رضــا: پرسپولیس همین الان دومیشم خورد!!!

مهـدی:اصلا حواسم نبود.توپ تانک فشفشه..... .!!!

و تمــام ساکنیـن آن واحـد، برای دیـدن ادامـه ی مسـابقـه به اتاق مجـاور می شتـابنـد.
چراغ هـا روشــن می مانند

معماری کامپیوتر

لینک دانلود فایلهای پاورپوینت وpdf درس معماری کامپیوتر:

 دانـلود فایل های درس معماری کامپیوتر استاد برکتی

لازم به ذکر است که فصلهای ۱ و ۲ و ۳ و ۱۳ حذف میباشند. (نظر یادتون نره)

فصل های کتاب

     فایهای pdf       

   فایهای پاورپوینت
فصل ۴   -  انتقال ثباتها و ریز عملها

دانـلود - 745 کیلوبایت

فصل 4 

فصل ۵   -  سازمان وطراحی کامپیوتر پایه

دانـلود - 740 کیلوبایت

         فصل 5
فصل ۶   -  برنامه نویسی برای کامپیوتر پایه

دانـلود - 854 کیلوبایت

            
فصل ۷   -  کنترل ریز برنامه نویسی شده

دانـلود - 1.99 مگابایت

فصل 7

فصل ۸   -  واحد پردازش مرکزی (CPU)

دانـلود - 1.38 مگابایت

فصل 8

فصل ۹   -  خط لوله و پردازش برداری

دانـلود - 1.29 مگابایت

  فصل 9  

فصل ۱۱ -  سازمان ورودی - خروجی

دانـلود - 1.67 مگابایت

         فصل 11
فصل ۱۲ -  سازمان حافظه          فصل 12  

  برای دانلود جزوه حل تمرينات كتاب معماري كامپيوتر موريس مانو (Morris Mano) روی ادامه مطلب کلیک کنید.

ادامه نوشته

طنز

مقداری مطالب طنز و جوک واس ام اس برای خنده گذاشتم،امیدوارم از آنها لذت ببرید.

این مطالب از وبلاگهای مختلفی کپی شده وقصد توهین به هیچ کس یا هیچ قشری در نظرنیست.

وامیدوارم خاطرهیچ دوستی مکدر نگردد.

 

اگر مطلب طنز(جوک،اس ام اس،...) یامطلب بدرد بخوریا نظری دیگر داشتید در قسمت نظرات برای من ارسال کنید. 

                                                                              متشکرم

پدر به دختر :
دخترم این موقع شب تو بالکن چیکار میکنی ؟؟
دختر : دارم ماهو میبینم بابایی !
پدر : پس بی زحمت به ماهت بگو ماشینشو خاموش کنه ، صداش نمیذاره بخوابیم !

برای خواندن مطالب طنز بر روی ادامه مطلب کلیک کنید:

ادامه نوشته

نمونه سولات دروس تخصصی کامپیوتر

بخش دانلود نمونه سوالات پيام نورسال ۸۹-۸۸

دروس تخصصي مهندسي كامپيوترــنرم افزار:

سئوالات دانشگاه پیام نور به صورت تفکیک شده برای دانشجویان آماده شده است. می توانید آن ها را به تفکیک دانشگاه، رشته و درس دریافت کنید.

برای باز کردن این فایلها میبایست برنامه ‌Universal extractor را نصب کنید و این برنامه را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید.

لینک مستقیم universal extractor

دوستان عزیز در صورت احتیاج به جزوه ، کتاب یا نمونه سوالی میتونید در قسمت نظرات بنویسید که در صورت توان براتون مهیا کنم. متشکرم

براي دانلود به ادامه مطلب مراجعه كنيد
ادامه نوشته

نمونه سولات دروس اصلی کامپیوتر

بخش دانلود نمونه سوالات پيام نورسال ۸۹-۸۸

دروس اصلي مهندسي كامپيوتر ــ نرم افزار:

سئوالات دانشگاه پیام نور به صورت تفکیک شده برای دانشجویان آماده شده است. می توانید آن ها را به تفکیک دانشگاه، رشته و درس دریافت کنید.

برای باز کردن این فایلها میبایست برنامه ‌Universal extractor را نصب کنید و این برنامه را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید.

لینک مستقیم universal extractor

براي دانلود به ادامه مطلب مراجعه كنيد
ادامه نوشته

استخاره با قرآن

استخاره با قرآن
 

زمان استخاره به روايتي ازحضرت اما م صادق

شنبه : از طلوع خورشيد تا عصر

يكشنبه: از صبح تا ظهر، سپس از عصر تا مغرب

دوشنبه : از سپيده دم تا طلوع خورشيد ، سپس از ظهر تا مغرب

سه شنبه:از صبح تا ظهر ، سپس از عصر تا تاريكي شب

چهارشنبه : از سپيده دم تا تاريكي شب

پنج شنبه: از سپيده دم تا تاريكي شب

جمعه : مثل روز پنج شنبه است

بهتر است كه قبل از استخاره سه بار سوره ي اخلاص (قل هو الله احد) را بخواند و سپس سه مرتبه صلوات بر محمد و ال محمد بفرستد و سپس نيت كرده و به انچه كه مايل است استخاره كند، نيز پسنديده تر آنست كه رو به قبله ، با لباس و بدن پاك و وضو باشد. 

 

                                     quran

                                                         

 

                                     استخاره کنید